رایج‌ترین اشتباهاتی که افراد هنگام انتخاب همسر انجام می‌دهند

میلاد

شکیب

1395/09/02

8832

بار بازدید شده

رایج‌ترین اشتباهاتی که افراد هنگام انتخاب همسر انجام می‌دهند

از کجا می‌توانید تشخیص دهید که «نیمه گمشده‌تان» را پیدا کرده‌اید؟ صرف نظر از این‌که به ايده نيمه گمشده اعتقاد داشته باشید یا خیر، این پرسش یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین پرسش‌های زندگی است که بسیاری از مردم در نقطه‌ای از زندگی از خود می‌پرسند.

تعهد به این‌که بخش عمده‌ای از عمر خود را با کسی سپری کنید، تصمیم ساده‌ای نیست، به همین دلیل بسیاری از مردم پیش از گرفتن چنین تصمیمی دوست دارند از درست بودن آن مطمئن شوند. طبق آمارها حدود ۴۲ درصد از ازدواج‌ها منجر به طلاق می‌شود و به نظر می‌رسد بخشی از این ماجرا به انتخاب اشتباه همسر برمی‌گردد، اما مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل بروز این مسئله چیست؟

در مباحثه‌ای روشنگرانه و تا حدودی غم‌انگیز در وب‌سایت Reddit، افراد آن‌چه را به نظرشان مهم‌ترین اشتباه در انتخاب همسر بود با یکدیگر در میان گذاشتند. اما مهم‌ترین عامل برای جلوگیری از این مسئله چه بود: «برای عشق و فقط برای عشق ازدواج کنید». هر چقدر هم بخواهیم بگوییم عشق همه چیز است، اما فردی در این میان بیان می‌کند که ازدواج یک نوع قرارداد کاری است تا هر چیز دیگر. او می‌گوید: «۹۰ درصد زندگی بازی و سرگرمی نیست. این بخش مربوط به هماهنگ کردن کارها، تنظیم مسائل و مشکلات مالی، مراقبت از کودکان و کار کردن است. ازدواج بیش‌تر شبیه رابطه بین دو شریک تجاری است تا رابطه بین عاشق و معشوق».

گرچه این نقطه نظر ممکن است غیررمانتیک به نظر برسد، اما بسیاری با این موضوع موافق‌اند. یکی در این مورد می‌گوید: «ازدواج یک تعهد است و عشق یک انتخاب. شما باید عشق وزیدن به یک انسان را در دوران سختی انتخاب کنید و تعهد بدهید که مسائل به مرور حل می‌شوند». اشتباه رایج دیگری که افراد هنگام انتخاب همسر انجام می‌دهند این است که معیار انتخاب را براساس «ترین» قرار می‌دهند؛ خوش‌چهره‌ترین، باهوش‌ترین، بااستعدادترین و ... فردی در این باره می‌گوید: «آدم‌ها به جای این‌که با یک انسان ازدواج کنند گاهی با یک شغل ازدواج می‌کنند: یک وکیل، دکتر، خلبان، کارآفرین و ...». در این حالت شغل و یک ویژگی خاص آن آدم است که طرف مقابل براساس آن انتخاب می‌کند.

همه ما این جمله معروف را شنیده‌ایم که قطب‌های مخالف همدیگر را جذب می‌کنند و برای بسیاری وجود تفاوت‌های شخصیتی معیار کافی برای انتخاب همسر است. با این حال، طبق گفته‌های یک مشاور ازدواج، چنین ایده‌ای باعث شکست در رابطه می‌شود. او می‌گوید: «برخی از تفاوت‌ها خوب است اما موفق‌ترین ازدواج‌هایی که تا به حال دیده‌ام، در بین آدم‌هایی بوده که تا حد ممکن به هم شبیه بودند».

در این میان، بسیاری از ما ساده‌لوحانه فکر می‌کنیم که می‌توانیم تغییرات عمده‌ای در طرف مقابل‌مان ایجاد کنیم. فردی در این زمینه می‌گوید: «من جایی خوانده‌ام که مردان وقتی با زنی ازدواج می‌کنند توقع دارند او تغییری نکند و زنان‌ وقتی با مردی ازدواج می‌کنند توقع دارند او تغییر کند. هر دوی این ایده‌ها منجر به فاجعه می‌شود». بسیاری از مردم معتقدند به دلیل این‌که آدم‌ها در طول زمان تغییر می‌کنند و تغییر به شیوه‌ای انجام می‌شود که طرف مقابل با آن موافق نیست، متعهد بودن به یک نفر برای همیشه کار دشواری می‌شود.

البته در این میان بسیاری دیگر از مردم از اشتباهات دیگری یاد می‌کنند که عبارتند از: توجه بیش از اندازه به چهره، ماندن با کسی به دلیل ترس از تنهایی و مشکل و اختلاف درباره داشتن یا نداشتن فرزند. با تمام این اوصاف فردی هم معتقد است: «بسیاری از آدم‌ها رابطه خود را پایان می‌برند فقط به این دلیل که طرف مقابل لجباز است». یک نفر تمام این حرف‌ها را در یک جمله خلاصه می‌کند: «اول ببینید قلب‌تان چه می‌گوید، اما پیش از آن مطمئن شوید مغزتان نیز با قلب‌تان همراه است».

نظر شما در این مورد چیست؟ به نظر شما برای یک ازدواج موفق چه معیاری را باید در نظر داشت؟

منبع: independent

پیشنهاد می‌کنیم مطالب زیر را نیز مطالعه کنید:
راز و رمزهای یک رابطه قدرتمند (لینک)
ازدواج در چه سنی مناسب است؟ (لینک)
این ۴ ویژگی نشان می‌دهد که نیمه گمشده‌تان را پیدا کرده‌اید (لینک)
اگر رابطه‌تان عادی و کسل‌کننده شده، این مطلب را بخوانید (لینک)

گزارش مشکل

برچسب‌ها:

اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید کلیک کنید

سوالات و نظرات کاربران

امیرحسین فرخ زاده چهارشنبه، 24 خرداد 1396

خوب اخه وقتی عاشق همیم، چجوری ازدواج نکنیم؟ عشقمون دو طرفه هس ولی خو نقطه نظرات متفاوت زیادی داریم اصلن محل زندگیمون خیلی تفاوت دارن نظر شما چیه دراین مورد؟

امیرحسین فرخ زاده چهارشنبه، 24 خرداد 1396

کیانی سه شنبه، 02 خرداد 1396

به نظر من مهمترین عامل طلاق ازدواجه😁

فرشته احمدیه دوشنبه، 25 اردیبهشت 1396

کلا باید تو زندگی عشق دو طرفه وجود داشته باشه همین بقیش خالی بندیه

هادي اصفهاني شنبه، 04 دی 1395

اینکه آمار طلاق اینقدر زیاد شده رو باید در فرهنگ غلط خودمون جستجو کنیم

شاهین کارگر شنبه، 11 دی 1395

(پاسخ) البته فرهنگ ما غلط نیست زیرا تا قبل از این آمار طلاق تا این حد بالا نبود.فرهنگی که با فرهنگ بیگانه ترکیب شود و رو به تجمل گرایی و مادیات باشد غلط است،که متٱسفانه این فرهنگ اکنون رواج یافته

رامتین کریمی شنبه، 18 دی 1395

(پاسخ) دوست عزیز فرهنگ اشتباه ما باعث شده بود آمار بالا نره!طبق فرهنگ پیشین ما زن باید با لباس سفید می رفت و با کفن سفید بر می گشت زندگیش جهنم هم می شد مهم نبود و باید می ساخت و می سوخت!کاش به جای صحبت های خارج از سواد و اتهام زنی به دیگران حداقل در این مجال علمی کمی فکر کنیم!

محمود ک یکشنبه، 19 دی 1395

(پاسخ) پاسخی متین و درست از جناب رامتین گرامی :)

هادي اصفهاني یکشنبه، 19 دی 1395

(پاسخ) رامتین کریمی عزیز درست نیست به خاطر اشتباهات فرهنگ خودمون به فرهنگ غربی پناه ببریم.خب این کار افتادن از چاله به چاه هست.خانواده که از بین بره آرامش و مهر و محبت خالصانه هم باهاش از بین میره.

محمد حاجی زاده جمعه، 27 اسفند 1395

(پاسخ) همه فرهنگ های غربی که غلط نیست.....بد نیست بعضیاشون که خوبن رو داشته باشیم .

فربود یحیی پور یکشنبه، 10 بهمن 1395

واقعا هیچ چیز پایدار نیست و آنقدر پارامتر های متعددی در انتخاب همسر دخیل است که تصمیم گیری بسیار سخت می شود...بنابراین افراد برای دوری از سردرگمی میان ارزیابی پارامترها تنها به موضوع علاقه بسنده میکنند.البته این در میان افراد ساده تر و کم تجربه تر رایج است.

سید محمد جمعه، 08 بهمن 1395

تنها راه حل مطمئن پایبندی به قوانین شریعت است و لاغیر.

مهدی محمدزاده گیوه چی پنج شنبه، 04 آذر 1395

با این وضعیت بهرانی تو کشور ازدواج کردن خریته فقط باید از زندیگیت لزت ببری اونم تنهایی

محمود ک پنج شنبه، 04 آذر 1395

(پاسخ) استاد من شما رو دعوت به یادگیری زبان فارسی از اول اول دبستان می کنم. یا داری شوخی می کنی یا اینقدر غلط املایی در یک پاره خط فاجعه هستش.

مهرداد میردامادی جمعه، 05 آذر 1395

(پاسخ) تو این هوای سرد خوب تونستی ما رو بخندونی... راست میگی باهات موافقم

رامتین کریمی شنبه، 18 دی 1395

(پاسخ) جناب محمود عزیز کاش به جای واکنش نشون دادن به موضوعات حاشیه ای به اصل مطلب یعنی حرف ایشون توجه می کردین!واقعا متاسفم

محمود ک یکشنبه، 19 دی 1395

(پاسخ) موضوع اصلی همین غلط نویسی فاجعه بار این دوستمون هستش و از همه مهم تر اینکه در نوشتن باید ادب رو رعایت کرد و هر چی به ذهنت می رسه رو نباید بنویسی. کلی گویی کار خیلی راحتیه که «مهدی محمدزاده گیوه چی» انجام داده.

محمود کمالی گیوی چهارشنبه، 03 آذر 1395

یه چیزی رو که تقریبن می تونم جرات کنم و بگم مطمئنم اینه که در جوامع بسته و سنتی (که می دونید منظورم کجاها هستش)، مفهوم ازدواج با مفهوم رفع نیازهای جـ‌نسـ‌ی، تجربه سـ‌کـ‌س برای نخستین بار و فرزندآوری به شدت یکی شده و نتیجه میشه همینی که میبینیم. حالا مقایسه کنید با جوامع باز و پیشرفته که تمام چیزهایی که برشمردم کاملن از هم تفکیک شدن.

احمد محمدی پنج شنبه، 04 آذر 1395

(پاسخ) جناب روشن فکر! شما برو امار بچه های نامشروع تو پیشرفته ترین کشور ها رو ببین بعد بیا اظهار فضضضضضل کن!

محمود ک پنج شنبه، 04 آذر 1395

(پاسخ) روشنفکر که هستم جناب تاریک فکر. اون چیزی که تو بهش میگی نامشروع فقط به خاطر آموزه های تو هستش و بس و نه چیز دیگه. خوش به حال تو که تو کشوری زندگی می کنی که همه مشروع هستن.

رامتین کریمی شنبه، 18 دی 1395

(پاسخ) من هم موافقم!آقای تاریک فکر طبق آموزه های شما ازدواج تنها راه ارضـ‌ای جـ‌نسـ‌ی و روحی است!!!!!!!پس دیگه بحثی باقی نمیمونه!در ضمن اگر دوست داشتید یه سری هم به یتیم خونه و بهزیستی های ایران بزنید تا بفهمید تو کشورتون چقدر بچه ی ناخواسته و به اصطلاح زشت شما نامشروع وجود داره...

محمود ک یکشنبه، 19 دی 1395

(پاسخ) در جوامع جهان سومی، ازدواج تازه آغاز رابطه جـ‌نسـ‌ی هستش. متاسفانه پیوند بسیار محکمی بین مهفوم ازدواج و سـ‌کـ‌س و بچه دار شدن در کشورهایی مانند ایران هستش و نتیجه اون ازدواج های کورکورانه خارج از منطق و طلاق های بی پایان هستش. ازدواج مساوی شده با عقده گشایی سال ها به دور بودن از رابطه جـ‌نسـ‌ی و نتیجه هم در جامعه ما کاملن ملموس هستش و فقط باید خودت رو بتونی به اون راه بزنی که این فجایع رو نبینی و در توهم مشروع بودن خودت و نامشروع بودن غربی هایی باشی که تمام ضروریات زندگیت توسط همون نامشروع ها ساخته شده باشه.

سجاد مظفري چهارشنبه، 03 آذر 1395

بزرگترین اشتباه ازدواج بدون پوله

رامتین کریمی شنبه، 18 دی 1395

(پاسخ) کاش ازدواج بدون بلوغ فکری و روحی رو هم به این موارد اضافه می کردین!زندگی کردن با آدمی که پول داره اما به بلوغ فکری نرسیده با جهنم تفاوتی نداره!!!

مژده بزرگ زاده چهارشنبه، 03 آذر 1395

بنظر من برای داشتن یه ازدواج موفق اونم تو جامعه ی ما ! حداقل 6 ماه برای شناخت و آشنایی کامل طرفین ازهم و خانوداها الزامیه

محمود ک چهارشنبه، 03 آذر 1395

(پاسخ) با 6 ماه شما نهایت هنر کنی به یه شناخت سطحی میرسی و نه شناخت روانی و شخصیتی. زمان هم عاملی متغیر هستش و نه ثابت. بعضی ها تو همون 1 سال یا 2 سال به شناخت خوب می رسند و خیلی ها هم بعد از 10 سال نمی تونند کاری کنند. این برمیگرده به بلوغ فکری و شخصیتی طرفین.

رامتین کریمی شنبه، 18 دی 1395

(پاسخ) بانوی گرامی از قدیم گفتن تا با کسی زندگی نکنی نمیتونی بشناسیش حالا این چه 6ماه باشه چه 60سال باشه!

شاهین کارگر شنبه، 11 دی 1395

این که نسبت به زندگی و شریک زندگی متعهد باشیم بسیار مهم است اما با توجه به روحیه ی تنوع طلبی انسان این کار کمی مشکل به نظر می رسد.

Mohammad reza Jafari جمعه، 03 دی 1395

بسیاری از شناخت ها بعد از ازدواج رخ میدهد و قبل از ان سخت میشود به ان رسید. واگر هم برسیم ممکن است ان ازدواح سر نگیرد. ولی بعد از ازدواج بعضا با کمی مدارا ان مشکلات را پشت سر میگذارند و زندگی ادامه پیدا میکند. بعضی وقتا همیشه هم شناخت کمک نمیکند.

مصطفی کهن دوشنبه، 29 آذر 1395

برای عشق ازدواج کردن یه اشتباهیه.چون ادم چشمشو رو بعضی حقایق می بنده و میگه طرفم عوض میشه و کاری میکنم که عوض بشه.که بعدها باعث مقاومت طرف مقابل مقابل تغییر میشه و عدم تفاهم ها بوجود میاد. تناسب و شباهت مهمترین رکنه و بعد هم داشتن ملاک ها و ...

پوژنگ پروازی دوشنبه، 15 آذر 1395

این نکته را بسیار پسندیدم و تایید میکنم: در ابتدا ببینید قلبتان چه میگوید،مغزتان نهایتا انرا تایید خواهد کرد.... با سپاس از مطالب مفید و اموزنده....

Sonoori یکشنبه، 07 آذر 1395

با سلام سپاس از متن خوبی که ارایه دادید. فقط دو نکته به ذهنم رسید،اول اینکه به جنبه ی تعهداتی که ازدواج برای دوطرف به وجود میاره و مسائل زیرمجموعه ی آن مثل ناآگاهی از تعهدات و انجام ندادن آنها و مهمتر توهم داشتن تعهد برای خود یا همسر در زندگی اشاره کمتری شده بود. دوم اینکه بسیاری از ازدواج های امروزی در ایران خصوصا در شهر ها یکی از اساسی ترین معضلاتشون به هم خوردن تعادل روابط یکی از زوجین یا هر دو با خانواده های خودشان هست که باعث اختلافات زیادی و حتی طلاق می شود با این حال من احساس کردم در مقاله بیشتر به اشتباهات صرفا بین خود زوجین اشاره شده بود. در پایان ضمن تشکر دوباره، فکر می کنم که ازدواج های اشتباه که به طلاق منجر می‌شود یا نه فقط به چند دلیل تواما اشتباه هستند و برخی هاشون قابل اصلاح هستند و برخی ها نه. و راه حل هم فکر می کنم آموزش مسائل ازدواج از پایه و بحث و گفتگو درباره ی آن است. با تشکر

سروش عباسی پنج شنبه، 04 آذر 1395

به نظر من تمام اتفاقات بعد از ازدواج رسمی و زندگی مشترک دونفر در یک‌ بازه زمانی و قبل از رسمی شدن اون بیفته . شاید خیلی مخالف داشته باشه ولی من بهش معتقدم.

ali asadi چهارشنبه، 03 آذر 1395

بنظر منم مشکلات اقتصادی بزرگترین دلیل طلاقه

محمود ک چهارشنبه، 03 آذر 1395

(پاسخ) بخشی از مشکل و نه همه ی مشکل. مشکلات خیلی بزرگتری نسبت به مشکلات اقتصادی هستش.

سجاد علیزاده چهارشنبه، 03 آذر 1395

متاسفانه همونطور که اشاره بزرگترین اشتباه خیلی از آدما اینه که میگن برای یک رابطه فقط عشق کافیه. در واقع هورمونشون به عقلشون قلبه میکنه بدون اینکه خودشون بدونند.

محمود ک چهارشنبه، 03 آذر 1395

(پاسخ) منظور شما فکر کنم "غلبه" باشه و نه "قلبه". وقتی صحبت از عشق میشه یعنی به نتیجه رسیدن اینکه طرف حاضره برای موندن در کنار معشوقه اش هر فداکاری رو بکنه و سختی رو قبول کنه و از اون یه انگیزه بسازه برای پیشرفت و رشد خودش و طرف مقابلش در همه ی ابعاد. وقتی عشق واقعی نباشه اون دوست داشتن و مهرورزی بعد از یه بازه 4 یا 5 ساله (این رقم می تونه متغیر باشه) اون شور و حرارت رنگ میبازه و کم کم مشکلات زیر خاکستر نمایان میشه و تبدیل میشه به معضل و در نهایت طلاق. یه جمله ی بسیار زیبا و کاملن درست برای ازدواج موفق هست که اونم اینه: "اگه فکر می کنی 1 درصد احتمال داره نتونی عاشقش باشی هرگز باهاش ازدواج نکن." متاسفانه در جامعه ایران و جوامعی شبیه ایران مفهوم دوستی و سـ‌کـ‌س و عشق بازی با مفهومی به نام ازدواج یکی شده و هنوز به مرحله ی تفکیک نرسیده. اونم به خاطر بسته بودن جامعه و نبودن روابط آزاد و انسانی.

روح الله حیدری چهارشنبه، 03 آذر 1395

به نظر من علاوه بر این موارد ذکر شده ازدواج زمانی باید صورت بگیرد که افراد علاوه بر توانایی اقتصادی یا همان بلوغ اقتصادی به تکامل شخصیتی نیز رسیده باشند خیلی ها که زود ازدوج میکنند چهار پنج سال آینده و وقتی که از نظر شخصیتی کاملتر میشوند به مشکلاتی در زندگی زناشویی بر میخورند. چون تکامل شخصیت تغییر علایق سلیقه ها و معیارها را به همراه دارد و با تغییر معیارها و ملاک‌ها حتی ممکن است انتخاب خودشان پشت کنند و پشیمان شوند. از طرف دیگر از نظر روانی نیز شخص باید آماده پذیرش همسر به عنوان شخصی که قرار است بیش از نصف عمر خود را با او سپری کند، باشد که این هم آمادگی روانی محسوب می شود. عده ای ممکن ست بگویند همین که شخصی تصمیم میگیرد ازدوج کند و یا از یکی خواستگاری کند در واقع نشانگر آمادگی روانی اوست. ولی اینطور نیست و خواستگاری یا تصمیم برخاسته از نیاز است نه آمادگی. آمادگی یعنی اینکه شخص قبول کند که قرار است بعد از ازدواج بخشی از فردیت خود را از دست دهد. افرادی که با این واقعیت تلخ راحت میتوانند کنار بیایند، از این نظر موفق تر اند.

محمود ک چهارشنبه، 03 آذر 1395

(پاسخ) چرا واقعیت تلخ؟ این قانون طبیعت هستش که برای بدست آوردن هر چیزی شما قطعن یه چیز دیگه رو از دست میده. هیچ چیزی وجود نداره که بخوای به دستش بیاری و چیزی رو از دست ندی. محال ممکنه.

مهدی حلاج نیا چهارشنبه، 03 آذر 1395

به نظر من ما باید 2 پسر و دختر که می خواهند باهم ازدواج باید بعد از عقد حداقل 1 ماه با هم زندگی کنند تا ببینند به درد هم می خورند یا نه. به نظرمن اگر چنین کاری در کشور انجام شود آمار طلاق به شکل قابل توجهی کم می شود. امیدوارم چنین ایده ای روزی در کشور انجام شود.

محمود ک چهارشنبه، 03 آذر 1395

(پاسخ) 1 ماه؟ تو 1 ماه قراره به چه شناخت قابل توجهی برسند؟ بر اساس کدوم مطالعه و تحقیق این رو می گید؟ کجا این مدل موفق پیاده سازی شده و جواب داده؟ امار موثق دارید؟

مترجم

میلاد شکیب

تامین و مدیریت محتوا حرفه اصلی‌ام است؛ فرقی نمی‌کند در یک نشریه یا در فضای آنلاین. آن‌چه مهم است دقت در نوشتن، استفاده از منابع معتبر، بهره‌گیری از یک زبان ساده و روان و تامین محتوای کاربردی است.