تمثیل و مثلهای ایرانی بخش اول
آن گلابي را كه دستت نرسيده بچيني،احسان پدرت ميكني؟
اين مثل را وقتي به كار ميبرند كه از كسي طلبي دارند و نتوانند وصول كنند. در اين صورت يا به كس ديگري حواله ميدهند و يا ميگويند: « احسان پدرم»
مرد باغداري رفت از باغ گلابي بچيند. تمام گلابيها را چيد. تنها يكي از گلابيها روي بلندترين شاخهً درخت ماند. هر چه كرد گلابي نيفتاد. وقتي كه از افتادن گلابي نااميد شد، گفت« باشه، آن گلابي احسان پدرم»
مرد باغداري رفت از باغ گلابي بچيند. تمام گلابيها را چيد. تنها يكي از گلابيها روي بلندترين شاخهً درخت ماند. هر چه كرد گلابي نيفتاد. وقتي كه از افتادن گلابي نااميد شد، گفت« باشه، آن گلابي احسان پدرم»
اگر این مطلب برای شما مفید بوده، از ویدوآل حمایت کنید
کلیک کنید
تا کنون نظری ثبت نشده است.