عشق در اصطبل پاشو، پاشو. دوباره خواب موندیم مدیونی اگه فکر کنی ازت ترسیدم من الان شبیه هرکول پوارو شدم قرار ما فردا همینجا همین ساعت آقا شما به زبون مردم چیکار داری؟ ببین شاخام رو سشوار کشیدم چه قشنگ شده من یه اسب بالدارم باشه، باشه. من تسلیم شدم قبل و بعد گربه جان، من اصلا گزینه خوبی برای خورده شدن نیستم حالا نوبت جشن گرفتنه آخیش؛ خنک شدم گربه در حال یوگا حالا که همه نمرههات بیست شده، اینو برات گرفتم راه رفتن مثل یک مدل در کتواک گناه اصلی همه چیز به زاویه دید شما بستگی دارد خدایا، امیدم رو ناامید نکن ما همدیگر رو قبلا جایی ندیدیم؟
اشتراک اشتراک اشتراک تلگرام لینک کوتاه مطلب × لینک معرفی به دوستان کاربر گرامی، شما میتوانید برای معرفی مطلب فوق به دوستان خود از لینک زیر استفاده نمایید.
مترجم میلاد شکیب تامین و مدیریت محتوا حرفه اصلیام است؛ فرقی نمیکند در یک نشریه یا در فضای آنلاین. آنچه مهم است دقت در نوشتن، استفاده از منابع معتبر، بهرهگیری از یک زبان ساده و روان و تامین محتوای کاربردی است.